محمد صادقمحمد صادق، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

فرشته کوچولوی مامان

روزهای زیبای زمستون و 12 ماهگی محمد صادق

1392/11/16 9:37
نویسنده : مامانی
290 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر نازم

میخوام از شیرین کاری های 12 ماهگیت برات بگم عزیزم

نمیدونی چقد بانمک شدی مامانی

اول از همه بگم که یک هفته به شدت سرما خورده بوی و مریض بودی عزیزم

و خیلی من و بابا جون واست غصه خوردیم ولی خدارو شکر بهتر شدی عزیزم

هنوزم خیال دندون درآوردن نداری و همچنان دو تا سفیدی زیر لثه هات دیده میشه که یکم برجسته ولی از دراومدنش خبری نیست

پیش دکتر هم رفتیم و آقا دکتر مهربون گفتن تا 13 ماهگی وقت داری و البته یک شربت کلسیم دادن که به در اومدن دندونات کمک کنه

از اول 12 ماهگی مامان جون 2 قدم تنهایی بر میداشتی 2 روز بعد 4 یا 5 قدم شد الانم که داری تلاش میکنی بیشتر راه بری 7یا8 قدم برمیداری بعد میفتی

اولین قدمهات هم مبارک پسر عزیزم

تازگی دنت خور هم شدی و طعم وانیلی و تافی و بیسکو یتی و دوست داری

تو حرف زدن هم خیلی یادگیریت بیشتر شده و بیشتر دقت میکنی

شعر ب بعی میگه  رو میخونم برات خوب جواب میدی

در همه حالتی هم هر چیزی رو پرت میکنی همش میگی گل

آخه پسر گلم  با توپ گل میزنن خخخخخخخخخخخخخخهه

اسم باباجون و تکرار میکنی مـــــــدی ( مهدی)

دایی رو خوب میگی تازه اسم دایی رو هم تکرار میکنی جواد

بعد از تلاش بی وقفه بابا که به شما یاد دادن وقتی جایی میری دست میدی و سلام هم میگی

البته به زبون خودت جیگرم

باباجون میگه موهات کو ؟؟؟؟  موهاتو نشون میدی

تازگی یادت دادم مامان صدات میکنمت میگی بلــــــــــــه

گوشی موبایل یا تلفن و برمیداری میزاری جلوی دهنت میگی الــــــــو الــو

آهنگ عمو پورنگ دوست داری خاله جون یاد داده بوم بالا بوم با میکنی دستاتو میبری بالا تکون میدی

تا آهنگ میشنوی خودتو تکون میدی پاهاتو تند تند تکون میدی دست دستی میکنی عزیزم

موبایل هم رو برمیداری و با خودت راه میبری واگه ازت بگیریم وای میزنی زیر گریه قهر میکنی

چند روز پیش هم پسر عمو جون و دیدی و همش میگفتی عبا عبا (عباس)

خدا نکنه جایی مهمونی باشه

انقد از این ور به اون ور میری از اول تا آخر مهمونی باید دنبالت باشم

خوب مامانی یکم فکر ما هم باش دیگه خسته میشم

 همش میوه هارو میریزی همه چیو چپ میکنی

دیگه چیزی به تولدت نمونده عزیزم  داریم برنامه ریزی  میکنم واست تولد بگیریم انشالله جشن تولدت و گرفتیم میام عکساشو  میزارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

سارا مامان محمدرضا
17 بهمن 92 6:27
چه کارای بامزه ای یاد گرفته گل پسر! جه حرفای بامزه ای هم میزنه! خب مامانی چند تا عکس هم میذاشتی فیض میبردیم دیگه. دلمون واسه پسر نازمون تنگ شده.
سارا مامان محمدرضا
17 بهمن 92 6:29
منم آپم. بدوووو بیا جیجل
مامان مریم
18 بهمن 92 10:22
سلاممعزیزم فدای راه رفتنت گل پسری تولدت مبارک پیشاپیش
مامان هانیه
7 اسفند 92 11:31
اولین قدمهای گل پسرمون مبارککککککک ایشالله همیشه تو زندگی ثابت قدم باشه