یک روز زیبای پاییزی پارک ملت
93/8/15
از مهد اومدیم خونه استراحت کردیم محمد صادق هم که تازی ها گوشی مامانو نمیده و کارتون نگاه میکنه آخر از نگاه کردن خسته شد و رفتیم پارک
واقعا با گل پسر بیرون رفتن خیلی خوش میگذره
یکم پیاده روی کردیم
شما همش دنبال کلاغا بودی و ده دقیقه دنبال یه کلاغ میکردی انگار اونم با تو بازیش گرفته بود تو میرفتی اون میپرید اونورتر
همه نگات میکردن و میخندیدن یه عکاس هم اومد تا میخواست عکس بگیره کلاغ پر زدو رفت و ما خندمون گرفت
بعد از کلاغا نوبت بچه گربه ها بود انقد دنبالشون کردی طفلکی ها فرار کردن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی