محمد صادقمحمد صادق، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

فرشته کوچولوی مامان

محمد صادق جون 4 ماهه شد

  پسر گلم 4 ماهگیت مبارک     امروز رفتیم بهداشت و واکسن 4 ماهگیتو زدی ماشاالله واسه خودت مردی شدی گلــــــــــــــم وزنت 7350  و قدت 69 بود عزیزم   اینم عکسای پسری بعد از واکسن         ...
25 خرداد 1392

3 ماه و 15 روزگی

امروز چند ساعتی مرخصی گرفتم و به همراه پسرم رفتیم بهداشت وزن 7100   دور سر 41.5     تازه بعد از بهداشت هم پسر نازمو بردم سرکار همه کلی ذوق کردن از دیدنش   ولی انقد غر زدی مامانی مجبور شدیم زودی بریم خونه                 ...
7 خرداد 1392

اولين روز كاری مامان بعد تولد گل پسر

محمد صادقم امروز اولین روز کاری مامان بود دلم برات خیلی تنگ شده عزیزم   از این که صبحا پا میشی کنارت نیستم خیلی ناراحتم   اشکم داره در میاد مامانی واقعا خیلی وابسته شدم  به تو فرشته آسمونی خودم   دلم میخواد زودتر ظهر بشه بیام بغلت کنم و فشارت بدم راستی قشنگم امروز 100 روزه شدی باورم نمیشه 100 روزه پسر گلم پا به این دنیا گذاشته قربونه اون خندهای شیرینت 100روزگیت مبارکـــــــــــــــــــ     ...
1 خرداد 1392

روزهای آخر بيكاری

پسر قشنکم اژ چند روز ديگه مامان باید بره سره کار عزیزم خیلی ناراحتم احساس میکنم از شما دور میشم سعی میکنم با اینکه خسته میشم ولی بازم واست وقت بزارم خیلی دوست داریم پسرم تمام سعیمونو میکنیم که خوشبخت باشی امیدوارم از دوری ما نارحت نشی اینم چندتا از عکس از آخرین روزای بیکاری مامان  در کنار پسری  خدا کنه بازم بتونم ازت عکس بگیرم                       ...
30 ارديبهشت 1392

پسر گلم ســــــــ ــــه ماهگیت مبارکــــــــــــ ــــــ

امروز به همراه پسر گلم رفتیم بهداشت 92/2/24    آخه قند عسل ما امروز سه ماهه شدن       سه ماهگیت مبارک گل نازم انشالله صد سالــــــــــ ــه بشی   نه صد وبیست سالـــــ ــه شی   نــــــــه صد و بیست سال کمه همیشه زنـــــــــده باشی     قد 65  وزن 6600   دور سر 40.8     پسر گلم هر روز داری زرنگ تر و باهوش تر میشی همش دلت میخواد یکی با شما صحبت کنه و شما واسش ادا در بیاری عمه جونت میگفت انقد باهاش حرف زدین همش دلش میخواد حرف بزنه وروجک کلی از خودت ادا در میاری بووووووووووووو میکنی و /اب دهنتو میریزی بیرون به خاط...
24 ارديبهشت 1392

خدایا شکــــــــــــــرت

  خدایا شکرت هرچقدر شکرگذار این نعمتی که به ما عطا کردی باشم کمه این پسر دوست داشتنی و زیباا این فرشته آسمونـــــــــــــــــی هیچوقت تو فکرم نمیگنجید مادر بشم و بچه خودمو تو بغلم بگیرمو نگاش کنم هر وقت به پسرمون نگاه میکنیم لبخندی رو لبمون میاد و بهم میگیم واقعا این پسره ماست؟؟؟ گل مامان 9 ماه با من همه جا بودی از 24 خرداد که فهمیدم باردارم تا 24 بهمن که بدنیا اومدی   خیلی خاطره از این روزای قشنگ برام مونده   شما با مامان همراه بودی از سرکار رفتنا  و دکتر بگیر تا  کلاسای بارداری.... عاشق ریلکسیشنای آخر کلاس بودم چون احساس میکردم خیلی به شما نزدیک میشم و رابطه مستقیمی باهم داریم...
23 ارديبهشت 1392

اندر احوالات این روزها

گل مامان  این روزا خیلی بیقراری نمیدونم کجات درد میکنه ولی خیلی ناراحتی   2 هفته ای میشه میلت به شیر خوردن کم شده قبلا هر دو ساعت 90 تا میخوردی الان 30 تا یا 60 تا به زور میخوری همش بالا میاری 3 روز پیش که حالت بد بود و خیلی گریه میکردی بردیمت دکتر جیغاتو تو خونه زدی اونجا به دکتر میخندیدی آقای دکتر گفتن ویروس و خوب میشی یه آمپول هم دادن به شما وجالبه که موقع آمپول زدن هم میخندیدی   ولی آخرش دردت گرفت گریه کردی   قربونت برم مامان جون  حالت یکمی بهتر شده ولی هنوزم شیر کم میخوری گلم انشاالله که زودی خوبه خوب بشی   الانم که خوابیدی...     عزیزم قرار شد مامانی از ...
17 ارديبهشت 1392