محمد صادقمحمد صادق، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

فرشته کوچولوی مامان

آخرین روزهای سال 1392

  پسر قشنگم از اول اسفند مهد میری و دیگه کم ک مداری به مهد عادت میکنی عاشق وسایل بازی هستی                                                  آخرین روزهای سال 92 به همراه پسرم در روضه (فاطمیه)         ...
25 اسفند 1392

پسر گلم دندون درآورد

             امروز (1392/12/11) در سن 1 سال و 17 روزگی مامان  متوجه  شد پسر گلش  دندون در آوردن   وقتی لثه های محمد صادق جون و نگا ه کرد دید بلـــــه پسری دو تا دندونای نیش بالاش در اومده حالا جالبه هنوز دندون در نیاوردی یه دفعه دندونای نیشت در اومدن فدات بشم من یک هفته بود خیلی اذیت شدی همه چیز رو محکم به لثه هات میکشیدی  بالاخره دندوناتم دراومدن ومامان وبابا رو از نگرانی بیرون آورد       1 هفته که از مهد رفتنت میگذره بدجور به مربی ات وابسته شدی و از بقلش جدا نمیشدی که با بپه ها بازی...
14 اسفند 1392

محمدصادق از خونه جدا شد :(

پسر گلم روز به روز داری بزرگ تر میشی و شلوغ کاریهات هم بیشتر شده  احساس کردم مادر جون واقعا خسته میشه و تا همین الان هم که یکسال شما رو نگه داشتن دستشونو میبوسیم چندین بار به این فکر کردم که بزارمت مهد و به خاطر همین چند تا مهد خوب سر زدم  و آخر یکی و انتخاب کردم فکر نمیکردم فرستادنت به مهد انقد سخت باشه گلم از 3 اسفند یعنی شنبه با هم رفتیم مهد نمیدونی جدایی ازت چقد سخت بود میدونم که واسه توام سخت بوده گلم ظهر که اومدم دنبالت خیلی ناراحت بودی چشمای قشنگتو هیچوقت فراموش نمیکنم روز دوم هم کمی گریه کردی ولی بعد آروم شدی ولی همچنان از بغل مربی ات پایین نمی اومدی و امروز هم که روز سومت بود موقع جدا شدن گریه کردی بعد آروم شدی ع...
6 اسفند 1392

محمد صادق جون وکسن یکسالگیشو زد

    پسر گلم امروز 30 بهمن صبح خیلی زود با مامان اومدی سر کار و همه همکارای مامان از دیدنت خوشحال شدن شما خواب بودی که بعد چند دقیقه بیدار شدی و مشغول شیطنت شدی  بعد اینکه باهم صبحانه خوردیم  ساعت 9 با هم رفتیم بهداشت برای واکسن زدن قدت 80 بود و وزنت 11/200  و خدا رو شکر نمودارت خوب بود واکسنت رو هم زدی و یکمم گریه کردی ولی زود فراموش کردی قشنگم   محمد صادق مشغوله صبحانه خوردن سرکار مامان   نوش جونت عشقـــــــــــــــــم       محمد صادق در حال بهم ریختن میز مامان ...
1 اسفند 1392

روزهای زیبای زمستون و 12 ماهگی محمد صادق

سلام پسر نازم میخوام از شیرین کاری های 12 ماهگیت برات بگم عزیزم نمیدونی چقد بانمک شدی مامانی اول از همه بگم که یک هفته به شدت سرما خورده بوی و مریض بودی عزیزم و خیلی من و بابا جون واست غصه خوردیم ولی خدارو شکر بهتر شدی عزیزم هنوزم خیال دندون درآوردن نداری و همچنان دو تا سفیدی زیر لثه هات دیده میشه که یکم برجسته ولی از دراومدنش خبری نیست پیش دکتر هم رفتیم و آقا دکتر مهربون گفتن تا 13 ماهگی وقت داری و البته یک شربت کلسیم دادن که به در اومدن دندونات کمک کنه از اول 12 ماهگی مامان جون 2 قدم تنهایی بر میداشتی 2 روز بعد 4 یا 5 قدم شد الانم که داری تلاش میکنی بیشتر راه بری 7یا8 قدم برمیداری بعد میفتی اولین قدمهات هم مبارک پسر عزیزم...
16 بهمن 1392